جهان از نگاه زنان
فاطمه ازگلی
با توجه به افزایش روز افزون خشونت های خانگی و سکوت های پی در پی زنان و همچنین تن فروشی های مجازی و حقیقی با هر بهایی، این مسئله گوشزد میشود که زنان اگاهی کافی از ارزش و منزلت وجودی خود ندارند به همین منظور در ادامه به معرفی مکتبی می پردازیم، که دغدغهء نخست آن معرفی زنان به زنان در وهله ی اول برای آگاهی بخشی آن ها نسب به شان، منزلت و جایگاه اجتماعی شان، و در وهلهء دوم معرفی زن به عنوان انسانِ صاحب قدرت، توانا و کارامد، و در نهایت رفع هرگونه تبعیض و برچسب زنی به ایشان است. امیدوارم متن پیش رو کمکی در آشنایی و اگاهی از این مکتب و گامی در ارتقاء سطح خودباوری و خود آگاهی دختران و زنان سرزمینم باشد.
نظریهء زن باوری(۱) بخشی از یک رشته پژوهش درباره زنان است که بطور ضمنی یا رسمی، نظام فکری گسترده و عامی را درباره ویژگیهای بنیادی زندگی اجتماعی و تجربه انسانی از چشم انداز یک زن، ارائه می کند.
این نظریه از سه جهت متکی به زنان است: نخست آنکه، “موضوع” عمده تحقیق و نقطه شروع همه بررسیهایش، موقعیت و تجربه های زنان در جامعه است،
دوم: این نظریه زنان را به عنوان “موضوعها”ی کانونی درفراگرد تحقیق درنظر می گیرد، یعنی درصدد آن است که جهان را از دیدگاه متمایز زنان در جهان اجتماعی نگاه کند،
سوم اینکه، نظریه فمنیستی دیدگاه انتقادی و فعالانه ای به سود زنان دارد و در پی آن است که جهان بهتری را برای زنان بسازد، که از منظر فعالان این جنبش، بدین ترتیب جهان برای بشریت نیز بهتر خواهد شد.
زن گرایی مجموعه گستردهای از نظریات اجتماعی، جنبشهای سیاسی، و بینشهای اخلاقی است که عمدتاً به وسیله زنان برانگیخته شدهاند یا از آنان الهام گرفتهاند، مخصوصا در زمینه شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنها. به عنوان یک جنبش اجتماعی، زن گرایی بیشترین تمرکز خود را معطوف به تحدید نابرابریهای جنسیتی و پیشبرد حقوق، علایق و مسایل زنان کردهاست.
زن گرایی عمدتاً از ابتدای قرن ۱۹پدید آمد. زمانی که مردم به طور وسیع این امر را پذیرفتند که زنان در جوامع مرد محور، سرکوب میشوند؛ یکی از اولین حرکات مساوات طلبانه زنان از آغاز قرن ۱۸ و مقارن با آغاز انقلاب فرانسه بودهاست. جنبش زن گرایی ثبت شده، بطور کلی در غرب و به ویژه در جنبش اصلاحات قرن ۱۹ ریشه دارد. در طی یک قرن ونیم جنبش رو به رشد زنان هدف خود را تغییر ساختارهای اقتصادی-اجتماعی و سیاسی مبتنی بر تبعیض جنسیتی علیه زنان قرار دادهاست. زن باوران اولیه را به اصطلاح «موج اول»می نامند. نهضتهای حق طلبانه زنان تا سال ۱۹۶۰ جزو موج اول هستند.
اولین آثار زنان در این موج از نقش محدود زنان انتقاد میکنند بدون اینکه لزوماً به وضعیت نامساعد آنان اشاره کرده و یا مردان را از این بابت سرزنش کنند. موج اول زن گرایی با روشنگری های مری ولستون کرافت و بیانیه ۳۰۰ صفحه ایش در سال ۱۷۹۲ در انگلستان آغاز شد. این جنبش در طول سالهای بعد، با ظهور موج دوم و سوم کاملتر شد. نظریه فمنیستی سعی میکند تا ضمن درک دلایل نابرابریهای موجود، تمرکز خود را به سیاستهای جنسیتی، معادلات قدرت و جنسیت معطوف نماید. موضوعهای کلی مورد توجه زن باوری تبعیض، رفتار قالبی، شیءنمایی، بیداد و پدرسالاری هستند. فعالان این حوزه به مواردی مانند حقوق تناسلی، خشونت خانگی، برابری دستمزد، آزار جنسی، و تبعیض جنسیتی میپردازند.
این کلمه در فرهنگهای مختلف معانی و برداشتهای متفاوتی دارد و در حقیقت مفاهیم گسترده ای را شامل می شود اما علی رغم این گستردگی می توان مشابهت هایی را در گروههای مختلفِ زن گرایی دریافت. اعتقاد به برابری حقوق، فرصتها، امکانات بین زن و مرد، پایان بخشیدن به مرد سالاری، برابری منزلت اجتماعی، پایان دادن به سلطه جوئی جنسی، مبارزه با ستم، تبعیض و خشونت علیه زنان. بعضی از این موارد با توجه به دیدگاههای مختلف گروههای سیاسی و یا اجتماعی نمود بیشتری می یابد. به فراخور این گستردگی، می توان نظریه های زن باوری را به لیبرالی، مارکسیستی، روان کاوانه، رادیکال و سوسیالیستی است(ریتزر، جرج :۱۳۷۴)؛ ولی نظام های طبقه بندی گوناگون دیگری نیز در این زمینه وجود دارند، برای مثال تقسیم بندی هایی که توسط: گلنون:۱۹۷۹؛ جگار: ۱۹۸۳؛ جگار و روتنبرگ:۱۹۸۶؛ لنگرمن و والاس:۱۹۸۵؛استیو ودیگران:۱۹۸۳، ارائه شده اند.
این کوشش ها دست به دست هم داده و فهرستی طولانی از نظریه های زن گرایی را ایجاد کردند،مانند: زن گراییسیاهان، اکسپرسیونیسم، ابزارگرایی، قطب گرایی و… که البته نمونه شناسی جورج ریتزر می کوشد بسیاری از این نظریه ها را در بر گیرد هرچند که همیشه با این برچسب های خاص مشخص نمی شوند.
در هر صورت این گروهها با تصویب اعلامیه حقوق بشر در سال ۱۹۴۸که ایران نیز آن را امضاء نموده است قدرت تازه ای گرفتند. به طوریکه در این اساسنامه بارها از برابری حقوق زن و مرد یاد می شود و حتی از کلمه بشر به جای زن یا مرد استفاده میگردد. علی رغم این موضوع هنوز هم در هزاره سوم گروه های زیادی با تکیه بر بهانه های فیزیولوژیک، فرهنگی، تاریخی و … بر ضرورت و عمومیت کارکردی تبعیض جنسی پافشاری می کنند .
با این مقدمه، در قسمت های آتی با ارائه شرحی پیرامون مکاتب نظری موجود زن باوری، به جایگاه، نقش و چالش های پیش روی زنان ایرانی در جامعه امروز می پردازیم.
- زن گرایی: مترجمان فارسی زبان برای فمنیسم معادلهایی همچون زنگرایی، زنباوری، زنوری، زنانهنگری، زنآزادخواهی، را برگزیدهاند و امّا برای معنای دوم، نهضت زنان یا «نهضت آزادی زنان» را مناسب دیدهاند. غرویان، محسن، روزنامه رسالت، ۸/۲/۸۱؛ ص۶
- بولتن مرجع فمینیسم؛ مدیریت مطالعات اسلامی مرکز مطالعات فرهنگی بینالمللی؛ مرکز انتشارات بینالمللی الهدی، بیچا، ۷۸، ص۳۰.